• وبلاگ : آسمون
  • يادداشت : به خاطر بسپار
  • نظرات : 0 خصوصي ، 3 عمومي
    • ساعت ویکتوریا

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    + جقلي 

    كاش مي شد بار ديگر سرنوشت از سر نوشت

    كاش مي شد هر چه هست بر دفتر خوبي نوشت

    كاش مي شد از قلمهايي كه بر عالم رواست

    با محبت , با وفا , با مهربانيها نوشت

    كاش مي شد اشتباه هرگز نبودش در جهان

    داستان زندگاني بي غلط حتي نوشت

    كاش دلها از ازل مهمور حسرتها نبود

    كاين همه اي كاشها بر دفتر دلها نوشت

    + تازتا 
    عاقبت خط جاده پايان يافت
    من رسيده ز ره غبار آلود
    تشنه بر چشمه ره نبرد و دريغ
    شهر من گور آرزويم بود
    + تازتا 

    گاهي “دوست داشتن” پنهان بماند قشنگ تر است
    دوست داشتن را بايد کشف کرد
    درک کرد ، و از آن لذت برد …